گویا تنهایی هم ...
- Tuesday, 15 Esfand 1396، 07:32 PM
وقتی فکر میکنم جایی هستم که نباید باشم واقعیتی انکار ناپذیر را روبروی خودم میبینم ،
تنهایی !
گویا تنهایی هم از هم صحبتی با من خسته شده است فقط سراغم را میگیرد و دیگر همنشین خوبی برای من نیست
کسانی که دوست داشتن می دانند همیشه لبریز از احساس نیستند
گاهی دیوانه میشوند
و گاهی ...
داغون تر از آن هنگام که سنگهای بزرگ را بر سر راه دلشان می دیدند و لنگ لنگان گام بر میداشتند تا مبادا ...
جای دوری نرفته ام ، مشکلی هم پیش نیامده ،
و زنده ام مثل تمام انسان های دیگر ،
گاهی تنهایی را خیلی دوست میدارم آرامشی را به فکرم هدیه میکنم و اینکه آدم وقتی دوست و یاری ندارد تنها میماند ،
اما
وای از آن روزی که آدمی دوستی داشته باشد و باز هم تنها باشد .
و الان من ،
سخت ترین زمان زندگی ،
که قصه ی زندگی من تمام شده و هنوز از عمرم
مونده ،،،
- 96/12/15