در اندرون من (حافظ)
- Sunday, 18 Aban 1399، 11:30 PM
در اندرون مَنِ خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و غوغاست
آرامم و بی سروصدا
بی خبر از دنیا و به دور از هیاهو ، گویی که هرگز به کار جهان اعتنایی نداشتم ودلِ من با آتشی خاموش نشدنی در دِل ، خیالاتی را می پَزَد که همیشه آدمی را بیدار میکند تا ببینم کسانی را که ندیده ترسیم و نشنیده آهنگِ آدَمی را می نوازند .
آنهایی که قضاوت میکنند و زندگی را پیش بینی کرده از احساس میگویند بی آنکه بفهمند .
آنهایی که خودشون بازیچه اند برای سرگرم شدن به بازی ات میگیرند ، صداقتت را سادگی پنداشته و نخوانده معنایت میکنند .
یادمون باشه زندگی به مانندِ کتابی ست با صفحات بسیار .
با مقدمه ای خوشی در صفحه ی اول زندگی آن را به رُخِ دیگران نکِشیم ، چرا که خبر نداریم دیگران در مقدمه ی کتاب زندگی خودشون چی دارن
و
همین طور برگ هایی که در زندگانی خودمون ورق خواهد خورد
شاید سکوت کرده اند برای احترام به خلاصه ای از کتابی که خوانده اند و ... در پیش نویس موندین ...
- 99/08/18