اِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرا

اِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرا

اِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرا

در اندرون من (حافظ)

در اندرون مَنِ خسته دل ندانم کیست 
که من خموشم و او در فغان و غوغاست
آرامم و بی سروصدا 
بی خبر از دنیا و به دور از هیاهو ، گویی  که هرگز به کار جهان اعتنایی نداشتم ودلِ من با آتشی خاموش نشدنی در دِل ، خیالاتی را می پَزَد که همیشه آدمی را بیدار میکند تا ببینم کسانی را که ندیده ترسیم و نشنیده آهنگِ آدَمی را می نوازند .
آنهایی که قضاوت میکنند و زندگی را پیش بینی کرده  از احساس میگویند بی آنکه بفهمند .
آنهایی که خودشون بازیچه اند برای سرگرم شدن به بازی ات میگیرند ، صداقتت را سادگی پنداشته و نخوانده معنایت میکنند .
یادمون باشه زندگی به مانندِ کتابی ست با صفحات بسیار  .
با مقدمه ای خوشی در صفحه ی اول زندگی آن را به رُخِ دیگران نکِشیم ، چرا که خبر نداریم دیگران در مقدمه ی کتاب زندگی خودشون چی دارن 
و 
همین طور برگ هایی که در زندگانی خودمون ورق خواهد خورد
شاید سکوت کرده اند برای احترام به خلاصه ای از کتابی که خوانده اند و ...   در پیش نویس موندین ...

  • rohani