بچه که بودیم چشم ...
- Friday, 27 Bahman 1396، 11:24 AM
بچّه که بودیم چشم میگذاشتیم تا دوست هامون رو پیدا کنیم ،
حتی اگه خیلی میشمردیم !
پُشت درختی یا یه دیوار خراب
یا که زیر میزی ، یا که زیر چادر مادری !
و در همین نزدیکی با صدای نفس هایی که یاریمان میکردند .
اونا گم میشدند که پیدا بشوند و خوشحالی ما به اندازه اعداد شماره شده صد چندان بشود .
و دنیای امروز ما که دنیایی دیگر است
یک لحظه چشم گذاشتن همانو یک عمر خیره شدن به جایی که هیچ چیز نیست .
جایی خالی که خیالی بیش به نظر نمیاد
در پلک زدنی میرود
بی هیچ بهانهای ...
- 96/11/27